کوچه های خراسان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

کوچه های خراسان

چشمه های خروشان ،تورامی شناسند

موج های پریشان،تورامی شناسند

پرسش تشنگی راتوآبی ،جوابی

ریگ های بیابان ،تورامی شناسند

نام تورخصت رویش است و طراوت

زین سبب ،برگ وباران تورامی شناسند

هم توگل های این باغ رامی شناسی

هم تمام شهیدان ،تورا می شناسند

ازنشابور بر موجی از لا گذشتی

ای که امواج طوفان ، تو را می شناسند

اینک ای خوب ، فصل غریبی سرآمد

چون تمام غریبان ، تورا می شناسند

کاش من هم عبور تو را دیده بودم

کوچه های خراسان ،تورا می شناسند

زنده یاد دکتر قیصر امین پور


148سال بعد از هجرت پیامبر گرامی (ص) از مکه به مدینه، فرزندی از صلب پاک امامان معصوم (ع) به دنیا آمد که پدر بزرگ او، امام صادق (ع) دیدن و زیارتش را آرزو می کرد و مکرر به فرزندش امام کاظم می فرمود:
«عالم آل محمد(ص) در صلب توست و ای کاش او را درک می کردم و حتماً او همنام امیرالمومنین علیه السلام است»
حضرت نجمه مادرگرامی و با فضیلت امام رضا درباره فرزندش فرمود:
«در دوران حمل هیچگونه احساس سنگینی درخود نکردم و همینکه به خواب می رفتم، صدای تسبیح و تهلیل و تمجید خداوند را از شکم خود می شنیدم. وقتی فرزندم متولد شد، همسرم موسی ابن جعفر(ع) فرمود: گوارا باد ترا ای نجمه آنگاه پسرم را در پارچه ای سفید پیچیدم و به دست امام کاظم دادم، آن بزرگوار در گوش راستش اذان و درگوش چپیش اقامه گفت و آب فرات طلبید و کامش را با آن آب برداشت و به دست من داد و فرمود:
بگیر این نوزاد را که باقیمانده خدا و حجت او بعد از من در روی زمین است.

ازکلمات نورانی امام رضا(ع)


هدیه کینه ها را از دل می زداید.
کسی که اندوه مؤمنی را بگشاید خدا روز قیامت اندوه را از قلبش می زداید.
از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک کند.
عبادت به بسیاری روزه و نماز نیست، بلکه به بسیار اندیشیدن درکار خداست.
کسی که از خدا توفیق بخواهد ولی تلاش نکند خود را مسخره کرده است.
از ما نیست کسی که همسایه اش از شر او در امان نباشد.
بهترین مال آن است که آبرو با آن حفظ شود.
آن که صاحب نعمت است باید که به خانواده اش وسعت بخشد.
بیست سال دوستی موجب خویشاوندی است وعلم بیش از نسبت پدری، صاحبانش را با هم پیوند می دهد.
در هر زمان که مردم گناه جدیدی را رایج کنند، خداوند تبارک و تعالی، بلای جدیدی که تا آن زمان سابقه نداشته بر آنها نازل می کند.
ثروت جمع نمی شود مگر به 5علت: بخل شدید، آرزوی طولانی، حرص غالب، قطع رحم و ندادن حقوق ارحام و انتخاب دنیا بر آخرت.


طلوع خورشید قم

بسم الله الرحمن الرحیم

طلوع خورشید قم

درمدح حضرت معصومه (س)

اى  دختر عقل و خواهر دین                                وى گوهر درج عزّ و تمکین
عصمت شده پاى بند مویت        اى علم و عمل مقیم کویت
اى میوه شاخسار توحید                        همشیره ماه و دخت خورشید
وى گوهر تاج آدمیّت                                     فرخنده نگین خاتمیّت
شیطان بخاطب « قم » براندند                   پس تخت ترا بقم نشاندند
کاین خانه بهشت و جاى حوّاست            ناموس خداى جایش اینجاست
اندر حرم تو عقل ماتست                       زین خاک که چشمه حیاتست
جسمى که در این زمین نهان است        جانى است که در تن جهان است
این ماه منیر و مهر تابان                          عکسى بود از قم و خراسان
ایران شده نوربخش ارواح        مشکاة صفت به این دو مصباح
از این دو حرم دِلا چه پرسى               حق داند و وصف عرش و کرسى
هر کس به درت بیک امیدى است                         محتاج تر از همه «وحیدى» است[1]

 

حضرت معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر ، مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

برخی از ویژگیهای آن حضرت

دانشمند

روزی عده ای از شیعیان امام کاظم علیه السلام جهت دریافت پاسخ برای پرسشهای دینی خود به شهر مدینه رهسپار شدند، ولی چون آن حضرت در مسافرت بود و آنها ناگزیر به بازگشت بودند، به ناچار سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آنها را دریافت نمایند. زمان خداحافظی باتعجب دیدند که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام (در حالی که تنها ده سال داشت) پاسخ پرسشهای آنان را نوشته است. هنگام مراجعت در بین راه با امام موسی بن جعفر علیهما السلام ملاقات نمودند و ماجرا را به عرض ایشان رساندند. امام آن نوشته را از آنها گرفت و مطالعه نمود و چون پاسخها را درست یافت، لبخند رضایت بر لبانش نقش بست و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد».[2]

عصمت

امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی » «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد

شفاعت

امام جعفر صادق(ع) در ضمن حدیث مشهوری که پیرامون قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: « بانویی از فرزندان من به نام «فاطمه » دختر موسی، در آنجا رحلت می کند، که با شفاعت اوهمه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» راوی می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع)هنوز دیده به جهان نگشوده بود.

بارگاهش تجلیگاه حضرت فاطمه (س)

بر اساس رویای صادقه ای که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشی (متوفای 1338 ه’ .)نقل می کردند، قبر شریف حضرت معصومه(س) جلوه گاه قبر گم شده مادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می باشد.آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله ای که ممکن باشد، محل دفن حضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربی را آغاز می کند و چهل شب آن را ادامه می دهد، تا درشب چهلم به خدمت حضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب می شود، امام(ع) به ایشان می فرماید: «علیک بکریمه اهل البیت » «به دامن کریمه اهلبیت پناه ببرید.» عرض می کند: بلی من هم این ختم را برای این منظور گرفته ام که قبر شریف بی بی را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم. امام(ع) فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم می باشد.»سپس ادامه داد: «برای مصالحی خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها همواره مخفی بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلیگاه قبرآن حضرت قرار داده است. هر جلال و جبروتی که برای قبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه(س) قرار داده است.»  

پاداش زیارتش

امام صادق علیه السلام در سال 148 ه .ق. به علت مسمومیت توسط منصور دوانیقی به شهادت رسید و حضرت معصومه علیها السلام حدوداً در سال 179 ه . ق. متولد شد. پس حداقل بیش از سی سال قبل از تولّد آن بانو، از ولادت و منزلت او خبر داده است آنجا که می فرماید:

«اِنَّ لِلَّهِ حَرَماً و هو مکّة، و لِرَسولِهِ حرماً و هو المدینة، و لامیرالمؤمنین حرماً و هو الکوفة، و لَنا حرماً و هو قُمّ، وَ سَتُدفَنُ فیها اِمْرأةٌ مِن وُلدی تُسَمَّی فاطِمة، مَن زارَها وَجَبَتْ لَهُ الجنة (قال علیه السلام ذلک و لَمْ تُحْمَلُ بموسی اُمُّهُ؛[3]

 برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است و برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما (اهل بیت علیهم السلام) حرمی است و آن قم می باشد و به زودی زنی از اولاد من که فاطمه نامیده می شود، در آنجا دفن می شود. هر کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می گردد. این سخن را حضرت در حالی بیان کرد که امام موسی را مادرش حمل نکرده بود».

والسلام



[1] قصیده ای ازآیت الله وحیدی خراسانی

[2] ر.ک: «کریمه اهلبیت» ص 64 - 63.

[3] بحار الانوار» ج 60، ص 216؛ «منتهی الآمال» ص 854؛ «مستدرک الوسائل» ج 10، ص 206.

 


تهمت به رسول خدا (ص)

بسم الله الرحمن الرحیم

آغاز سخن

باسلام به شما خواننده عزیز، اینجانب بنا دارم بیاری خدا مباحثی را در خصوص شبهه ها و تهمت هایی که مخالفین اسلام چه در عصر بعثت پیامبر(ص) و چه در قرن های بعدی بخصوص درعصر حاضر و توسط خاورشناسان مطرح شده درسلسله مباحثی طرح نموده و درحد امکان به نقد و بررسی آنها بپردازم .امِید است دراین راه ازنظرات شما بزرگواران بهره مند شوم .

 

أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا مَا بِصاحِبهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلا نَذِیرٌ مُّبِینٌ.[1]
آیا آنها فکر نکردند که همنشینشان(پیامبر) هیچگونه آثارى از جنون ندارد (پس چگونه چنین نسبت ناروائى به او مى دهند؟) او فقط بیم دهنده آشکارى است (که مردم را متوجه مسئولیتهایشان مى سازد)

نسبت های ناروا به رسول خدا (ص)

یکی از تهمت هایی که درعصر نزول وحی به آن بزرگوار زده شد این بود که آن حضرت از سلامتی جسمی برخوردار نیست واین سخنانی که بعنوان وحی بر زبان آورده تاثیراتی است که دراثراختلالات روحی بیان می کند.

مفسران اسلامى چنین نقل کرده اند که:

« پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) هنگامى که در مکه بود، شبى بر کوه صفا بر آمد و مردم را به سوى توحید و یکتا پرستى دعوت نمود، مخصوصا تمامى طوائف قریش را صدا زد و آنها را از مجازات الهى برحذر داشت ، تا مقدار زیادى از شب گذشت ، بت پرستان مکه گفتند: ان صاحبهم قد جن بات لیلا یصوت الى الصباح ! رفیق ما دیوانه شده ، از شب تا صبح نعره مى کشید! در این موقع آیه فوق نازل شد و به آنها در این زمینه پاسخ دندانشکنى داد.
در این آیه خداوند به گفتار بى اساس بت پرستان دائر به جنون پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین پاسخ مى گوید: (آیا آنها فکر و اندیشه خود را به کار نینداختند که بدانند همنشین آنها (پیامبر) هیچگونه آثارى از جنون ندارد (او لم یتفکروا ما بصاحبهم من جنة )اشاره به اینکه پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شخص ‍ ناشناخته اى در میان آنها نبود و به تعبیر خودشان ( صاحب(  یعنى دوست و همنشینشان محسوب مى شد، بیش از چهل سال در میان آنها رفت و آمد داشته ، و همواره فکر و تدبیرش را دیده اند و آثار نبوغ را در وى مشاهده کرده اند، کسى که قبل از این دعوت ، از عقلاى بزرگ آن جامعه محسوب مى شد، چگونه یکبار چنین وصله هایى را به وى چسباندند، آیا بهتر نبود به جاى چنین نسبت ناروائى در این فکر فرو روند که ممکن است دعوت او حق باشد، و ماءموریتى از طرف پروردگار یافته باشد؟! آنچنانکه قرآن به دنبال این جمله مى گوید: او فقط بیم دهنده آشکارى است که جامعه خویش را از خطراتى که با آن روبرو است بر حذر مى دارد (ان هو الا نذیر مبین)[2].»

ادامه دارد

 




[1] سوره اعراف آیه 184

[2] تفسیر نمونه ج7/37-38